هر روزه شاهد حوادث ناگواری در دنیای حفاری دفینه هستیم ،برای برخی از جویندگان گنج، رسیدن به آثار تاریخی و ثروت خفته در خاک گاهی فقط در حد یک آرزو باقی میماند و آنها به حکم سرنوشت این آرزو را با خود به گور میبرند.
آثار باستانی
تا حالا حوادث مرگبار زیادی در نقاط مختلف کشور رخ داده که دلیل اصلی آن، جستوجو برای پیدا کردن گنج بوده است؛ حوادثی که قربانیان آنها همان کسانی بوده اند که در آرزوی یافتن گنج راهی کوه و بیابان شده و دست به حفاریهای غیرمجاز زدهاند؛ درست مثل حادثه مرگباری که مدتی قبل برای 2 مرد جوان در یکی از روستاهای استان همدان رخ داد.
ماجرا از آنجا شروع شد که فریدون، جوان ساکن روستای بابارئیس ملایر و پدرش نزد 3برادر رفتند و با آنها در مورد غاری صحبت کردند که در آن گنجی عظیم پنهان بود. هر 3 برادر وضع مالی خوبی داشتند اما آنها چنان اسیر حرفهای وسوسهانگیز پدر و پسر شدند که تصمیم گرفتند با یکی دیگر از اهالی روستا برای پیدا کردن گنج با آنها راهی شوند. هر 6مرد بعد از تهیه وسایل و ابزار مورد نیاز راهی غاری شدند که گنج رؤیایی در آنجا پنهان بود. آنها وارد غار شدند و به 2گروه سهنفره تقسیم شدند. 3نفر درون غار رفتند و مشغول حفاری شدند و باقی نفرات بیرون غار به مراقبت و زیرنظر گرفتن منطقه مشغول شدند. صدای موتور برق و دریلی که آنها برای حفاری استفاده میکردند فضای داخل غار را پر کرده بود و نمیگذاشت صدای 3نفری که مشغول حفاری بودند به بیرون برود. بعد از چند ساعتی که نوبت تعویض شیفت شده بود، 3نفری که بیرون از غار بودند، وارد آنجا شدند اما دوستانشان را دیدند که بیهوش کف غار افتاده اند. 2نفر از آنها فوت کرده بودند اما نفر سوم هنوز نفس میکشید. بررسیها نشان میداد که دود حاصل از احتراق موتور برق کمکم فضای غار را پر کرده و حفاران که در عمق 40متری غار مشغول حفاری بودند دچار دودگرفتگی و سپس بیهوشی شده بودند. بهدنبال این حادثه، ماجرا به اورژانس گزارش شد و با حضور امدادگران در محل مشخص شد که 2 نفر از حفاران جان خود را از دست دادهاند و سومین نفر با انتقال به درمانگاه از مرگ حتمی نجات یافت.
انفجار مرگبار
علاوه بر گازگرفتگی، دیگر حادثهای که ممکن است جستوجوگران گنج را با خطر مرگ روبهرو کند، انفجار است. درست مثل حادثهای که برای یک گروه هفتنفره در استان گلستان رخ داد. ماجرا از این قرار بود که 7 نفر از جوانان شهرستان مینودشت که وسوسه پیدا کردن گنج مثل خوره به جانشان افتاده بود، بعد از کلی پرسوجو و تحقیق به این نتیجه رسیدند که زیر یکی از خانههای قدیمی شهر گنج بزرگی مدفون شده است. آنها با نقشهای که در اختیار داشتند، دست به کار شدند و تصمیم گرفتند با کندن تونل، راهی برای رسیدن به گنج باز کنند. اعضای این گروه ابزار مورد نیاز را تهیه کردند و در محلی که روی نقشه علامت خورده بود، کار حفاری را شروع کردند. بعد از چند شب تلاش مخفیانه، آنها چاهی به عمق 8متر حفر کردند تا اینکه به یک کانال زیرزمینی رسیدند. طبق آنچه در نقشه آمده بود، گنج در نقطهای از این کانال زیرزمینی بود. برای رفتن به داخل کانال، 3نفر داوطلب شدند و راه افتادند. ارتفاع کانال کم بود و آنها مجبور بودند به سختی وارد آن شوند. هر 3جوان در داخل کانال پیش میرفتند اما بوی تهوعآوری که کانال را پر کرده بود، مانع از پیشروی شان میشد، برای همین تصمیم گرفتند برای ادامه مسیر، عود روشن کنند ولی به محض آتشزدن کبریت، انفجار شدیدی رخ داد. بقیه اعضای گروه که بیرون از چاه به انتظار نشسته بودند با شنیدن صدای انفجار دستپاچه شدند و با تیمهای امدادی تماس گرفتند. با حضور امدادگران در محل، معلوم شد که 2نفر از 3جوانی که داخل کانال بودند بر اثر انفجار جان باختهاند اما دیگری که مجروح شده بود به بیمارستان انتقال یافت. پس از بررسیهای انجامشده مشخص شد کانالی که 3جوینده گنج وارد آن شده بودند در واقع مجرای فاضلاب مسجدی بود که در مجاورت خانه قدیمی وجود داشت و انباشت گاز در فاضلاب و سپس جرقه زدن کبریت این انفجار مرگبار را رقم زده بود.
دوستان نیمهراه
حتما شما هم تا به حال روایات زیادی درباره نارو زدن و خیانت افرادی که در جستوجوی گنج هستند نسبت به یکدیگر خوانده یا شنیدهاید. شاید برخی از آنها داستان و غیرواقعی باشند اما حقیقت این است که در دنیای واقعی نیز نمونههایی از این دست وجود دارد. ماجرای مرگ گنجیابی که همدستانش با مشاهده بدحالی او، وی را به حال خود رها کردند و پا به فرار گذاشتند نیز یکی از نمونههای واقعی این روایات است. ماجرا از این قرار بود که چند ماه قبل فردی با اورژانس شهر ری تماس گرفت و خبر از حادثهای داد که در خانهای قدیمی در این شهر اتفاق افتاده بود. امدادگران وقتی راهی خانه مورد نظر شدند، متوجه شدند که در ورودی خانه باز است اما کسی جوابشان را نمیدهد. آنها وارد خانه شدند و زمانی که در حال جستوجوی داخل اتاقها بودند، متوجه مردی شدند که روی زمین افتاده بود. امدادگران خود را نزدیک مرد رساندند و فهمیدند که او جانش را از دست داده است.
با توجه به تونلهایی که در داخل اتاقها حفر شده بود، ماجرا مشکوک بهنظر میرسید، بنابراین امدادگران با پلیس تماس گرفتند و تیمی از ماموران راهی خانه قدیمی شدند. با شروع تحقیقات پلیسی و با توجه به تجهیزات و تونلهایی که در خانه قدیمی کشف شد، مشخص شد که عدهای در سودای رسیدن به گنج شروع به حفر تونل در این خانه کردهاند اما وقتی یکی از آنها براثر گازگرفتگی بدحال شد، وی را در آنجا رها کرده و پا به فرار گذاشتند. از محل حفاری تعدادی تکههای سفال و ابزار مربوط به حفاری و نقشه به دست آمد که بررسی سفالها نشان داد مربوط به اوایل دوره اسلامی و سلجوقی است. ماموران در ادامه تحقیقات متوجه شدند که مردی چند ماه قبل این خانه قدیمی را اجاره کرده بود اما بعد از حادثه وی به طرز مرموزی ناپدید شد. جستوجو برای دستگیری این مرد آغاز و او مدتی بعد بازداشت شد. مرد جوان در بازجوییها گفت: یکی از دوستانم نقشه گنجی در دست داشت که نشان میداد در نزدیکی خانهای قدیمی در شهر ری، گنج باارزشی مدفون شده است. وسوسه رسیدن به این گنج باعث شد با کمک چند نفر از دوستانم نقشهای بکشیم و شروع به حفاری کنیم. برای این کار، ابتدا خانه قدیمی را از صاحبش اجاره کردم و بعد با دوستانم کار حفر تونل را شروع کردیم. ما در 10نقطه مختلف از این خانه شروع به حفاری کردیم اما یک روز وقتی کار را شروع کردیم یکی از همدستانمان بر اثر گازگرفتگی بیهوش شد. وقتی او را از داخل تونل بیرون آوردیم، متوجه شدیم که حالش وخیم است و از ترس اینکه بردن او به بیمارستان باعث شود که لو برویم، وی را در همانجا رها کردیم و پا به فرار گذاشتیم. چند ساعت بعد هم با اورژانس تماس گرفتیم و با ارائه نشانی خانه قدیمی آنها را در جریان حادثه قرار دادیم اما وقتی امدادگران به محل رسیدند، همدست ما جانش را از دست داده بود. با اعترافات این مرد، همدستان او نیز دستگیر شدند و برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره آگاهی قرار گرفتند.
مدفون شدگان
بین خطرات مرگباری که همیشه جویندگان گنج را تهدید میکند، مدفون شدن آنها در تونلهایی که برای دست یافتن به آثار باستانی حفر میکنند، یکی از مهمترین خطرات بهشمار میرود چرا که چنین تونلهایی معمولا به صورت کاملا ابتدایی و بدون هرگونه تجهیزات ایمنی حفر میشوند و درصورت سست بودن خاک ممکن است حادثهای مرگبار را رقم بزنند.
همین چندی پیش بود که یکی از این حوادث در شهرستان سبزوار رخ داد و منجر به مرگ یکی از جویندگان گنج شد. صبح جمعه 15اردیبهشت ماه آتشنشانان شهرستان سبزوار در جریان حادثهای در یکی از مناطق این شهر قرار گرفتند و راهی آنجا شدند. محل حادثه مغازهای در بازار سرپوشیده شهر بود و وقتی آتشنشانان در آنجا حضور پیدا کردند متوجه شدند کف مغازه فروریخته و از داخل تونلی که در آنجا حفر شده صدای ناله شنیده میشود. آتشنشانان به سرعت دست به کار شدند و با کنار زدن خاک به تونلی رسیدند که بهنظر میرسید برای دست یافتن به گنج از داخل مغازه حفر شده است. آنها شروع به خاکبرداری کردند و بعد از چند ساعت تلاش، به 4مرد رسیدند که داخل تونلگیر افتاده بودند. یکی از این افراد، صاحب همان مغازهای بود که تونل در آنجا حفر شده بود. هر 4مرد از داخل تونل بیرون کشیده شدند و یکی از آنها که دچار جراحت شده بود به بیمارستان انتقال یافت.
درحالیکه آتشنشانان تصور میکردند تمامی افراد گرفتار در تونل را بیرون کشیدهاند اما در پرسوجو از آنها معلوم شد که پنجمین نفر هنوز زیر آوار مدفون است بنابراین جستوجو ادامه یافت و دقایقی بعد جسد بیجان این مرد که بر اثر خفگی جانش را از دست داده بود از دل خروارها خاک بیرون کشیده شد. با هماهنگی قضایی جسد مرد جوان به پزشکی قانونی منتقل شد و با تشکیل پرونده قضایی در این رابطه مردان نجات یافته برای تحقیقات به اداره آگاهی منتقل شدند. یکی از آنها در بازجوییها گفت: شنیده بودیم که در بازار قدیمی شهر گنج بزرگی دفن شده است برای همین نزد مردی که در آنجا مغازه داشت و از قبل او را میشناختیم رفتیم و با دادن وعده و وعید از او خواستیم که برای پیداکردن گنج با ما همکاری کند. این مرد وقتی شنید که بعد از پیداکردن گنج میتواند به ثروتی میلیونی دست پیدا کند قبول کرد و از آن روز در مغازهاش کار حفاری را شروع کردیم. با نقشهای که از قبل تهیه کرده بودیم، کار حفر تونل را شروع کردیم و چندمتری در اعماق زمین پیش رفتیم اما ناگهان تونل فرو ریخت و ما در آنجا مدفون شدیم. همان لحظه یکی از ما که وضعیت بهتری داشت با استفاده از تلفن همراه با آتشنشانی تماس گرفت و ماجرا را به آنها اطلاع داد. وقتی آتشنشانان رسیدند یکی از همراهانمان که از بقیه جلوتر بود، در این حادثه جان باخت و ما هم دستگیر شدیم.