گنجنامه، کهنترین سند مکتوب تمدن ایرانی شامل دو سنگ نبشته به خط میخی بازمانده از دوران هخامنشی، در فاصله پنج کیلومتری غرب همدان بر کنار معبر قدیمی همدان به شهر های غربی کشور است. سنگ نبشتههای باستانی گنج نامه در مسیر یکی از شعبات اصلی راه شاهی قرار داشته که در عهد هخامنشیان، هگمتانه پایتخت تابستانی شاهان هخامنشی را از سویی به غرب و جنوب کشور و از سویی دیگر به بابل و مرکز بین النهرین مرتبط می ساخت و از راههای پر رفت و آمد و امن دوران باستان محسوب می شد. این راه به جهت ختم به بابل راه مقدس هم محسوب شده و به همین علت این مکان محل مناسبی بود تا شاهان هخامنش با ایجاد سنگ نگاشته مجد و عظمت خود و نیاکانشان را به رهگذران و آیندگان گوشزد نمایند. دو دستور شاهی نقر شده در این مکان، یکی سنگ نبشته داریوش کبیر (۵٢١-۴۸۶ پیش از میلاد) و دیگری کتیبه خشایارشاه (۴٨۶-۴۶۵ پیش از میلاد) در سمت راست آن و کمی پایین تر از کتیبه نخست قرار دارد. کتیبههای مذکور به سه زبان پارسی باستان، عیلامی و بابلی هر کدام در ٢٠ سطر و از چپ به راست و به خط میخی کنده شدهاند. بلندی حروف میخی بین شش تا هفت سانتی متر است. متن کتیبهها مشابه یکدیگر هستند؛ جز آن که در یکی نام داریوش و در دیگری نام خشایار شاه آمده است و هر دو متضمن ستایش اهورامزدا و معرفی اصل و نسب شاهان است.
محل کتیبه ها جایگاهی بسیار دلپذیر و خوش آب و هواست و مناظری چشم نواز دارد. کتبیههای گنجنامه در اواسط قرن نوزدهم میلادی توسط اوژن فلاندن، نقاش و جهانگرد فرانسوی و پاسکال کست، مورد بررسی و گرته برداری قرار گرفت. سپس سر هنری راولینسن انگلیسی توانست با استفاده از سنگ نبشتههای مزبور، به رمزگشایی خط میخی پارسی باستان اقدام کند که کلیدی برای مطالعه خطوط میخی، ایلامی و بابلی شد . از قراین بر می آید که این کتیبه ها از قدیم مورد توجه مردم این دیار بوده و هر یک برداشت هایی از آن داشته اند. قدیمی ترین خبر موجود، گزارش « ابن فقیه همدانی » تاریخ نگاربنام قرن سوم هجری ( ۲۵۵-۳۳۰ ه.ق )، مولف گرانقدر کتاب « اخبار البلدان » است. که می نویسد : « نیز در همدان صخره ای است بزرگ، در جایی به نام « تبنابر » از « دارنبهان » در دامنه ی کوه که در آن صخره، دو طاق مربع حفر شده است به طول دو قامت در سطحی پهن. در هر طاق سه لوحه ی طولی کنده شده و هر لوحه را بیست سطر کتیبه است و این نوع کتیبه را کشته نامند ». در ادامه برای اقنای خود از فهم مطالب آن، به روایتی از « اسکندر مقدونی » استناد می جوید و می نویسد : « گویند اسکندر از همدان بگذشت، چون این صخره را بدید فرمود تا آن را بخوانند ». آن گاه به گفتاری درباره راستگویی و دروغگویی می پردازد که نتیجه خواندن آن کتیبه است.
« ابن شادی اسد آبادی » در « مجمل التواریخ و القصص » ( در اوایل قرن ششم ) در عجایب همدان می نویسد : « … و سنگی که چیزی بر آن نوشته است بر دره ای که معروف است به « تبنابر » … » . « حکیم محمود بن احمد بن محمد سلمانی طوسی همدانی » (۵۲۵ – ۵۸۵ ه.ق )، در کتاب گرانسنگش « عجایب المخلوقات و غرائب الموجودات » درباره کتیبه ها می نویسد : « و بر کوه الوند صخره ای است عظیم و بر آن دو طاق بکنده در مربع، بر آن کتاب ها نبشته به خطی بدیع، آن را نبشته ی خدایان گویند … » . مردمان منطقه معتقد بوده و هستند که این سنگ نبشته ها از گنجی در این حوالی سخن می گویند. و به همین لحاظ به گنجنامه اشتهار یافته است.
گنجنامه، خاص و عام کتبه های موجود در این دره را به این نام می شناسند. این کتیبهها از دیرباز نامهای گوناگونی به خود گرفتهاند : از جمله نبشت خدایان، دادمهان، دادبهان، جنگ نامه و گنج نامه که دو نام اخیر در سدههای اخیر بیشتر مصطلح بوده است.
در خصوص وجه تسمیه گنج نامه میتوان گفت : گنج نامه در زبان پارسی به معنای حکایت و داستان گنج است و عموم را تصور بر این بوده است که راز یک گنج نهان در این کتیبهها مکتوب است. این افسانه به لحاظی واقعیت یافت؛ بدین سان که کتیبهها داستان ثروتهای نهفته را در قلمرو تاریخ باز گفتهاند و کلیدی به کاشف )هنری راوینلسن( داد که به وسیله آن توانست سنگ نبشته داریوش بزرگ را در بیستون بخواند و به این طریق گنجهای نهفته بسیاری از تاریخ گذشته را آشکار سازد. با توجه به موقعیت سنگ نبشته و با کمی تعمق در ساخت واژه های تبنابر و دارنبهان، که نامجایی ریشه پهلوی دارند و با استعانت از زبان کردی می توان چنین نتیجه گرفت :
تبنابر …….. تب + نابر
تب / تاب / تاف = فرو ریختن آب از بلندی با شدت = آبشار
نابر / ناور / نافبر = راه میان بر
بنابراین به معنی « آبشار راه میان بر» / « آبشار میانه ی راه » می باشد. این نامجای نشان دهنده ی اشتهار این راه باستانی بوده است و همان طور که ابن فقیه همدانی و ابن شادی اسد آبادی ضبط کرده اند، این دره را « دره ی آبشار راه میان بر » می نامیدند. اکنون به آن « آبشار گنجنامه » می گویند.
دارنبهان …….. دار + نبهان
دار ( یکی از معانی آن ) = ثروت / دارایی
به نظر می رسد که نساخ نسخه ی البلدان، در نقطه گذاری نبهان دچار سهو شده است. این واژه می تواند به سه صورت نوشته شود : « بنهان »، « نیهان »، « پنهان ».
بنهان ……. به + نهان
به = در/ بر
نهان = پوشیده / مخفی
نیهان، همان پنهان است.
بنابر این معنی « داربنهان »، دارایی در نهان، مخفی گاه ثروت، گن خانه و … است. سنگ نبشتههای گنج نامه همدان در تاریخ ١۵/١٠/١٣١۵ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده و به عنوان کهنترین سند مکتوب تمدن ایرانی شناخته می شود .