دو سال پیش اخبار فراوانی از دو برادر دوقلوی ایتالیایی که بازماندههای ارتش کمبوجیه در مصر را کشف کردهاند، در چند رسانههای غیرمعتبر انگلیسیزبان منتشر شد. ما ایرانیان نیز که معمولاً در برابر خارجیان احساس ضعف میکنیم و تصور میکنیم هر چه در نشریات فرنگی گفته شود، وحی منزل و بلاتردید است؛ همچون همیشه ذوقزده و احساساتی شدیم و بدون احساس نیاز به کسب اطلاعات بیشتر از منابع موثق علمی، آنرا خبر اول روزنامهها و نشریات کردیم. در برخی گزارشهای فارسی از این خبر، چنان روی دوقلو بودن این دو برادر تأکید و اصرار شده بود که گویی اگر آنان دوقلو نبودند، ارتش کمبوجیه کشف نمیشد.
ساختار خبر بسیار عامیانه و مناسب نشریات جنجالمآبی بود که به دنبال مخاطب بیشتر و جلبتوجه هستند. هیچ گزارش علمی یا دستکم گزارش مقدماتی که متکی به شواهد باستانشناختی، نقشهها و عکسهای مستند باشد، وجود نداشت و چند عکس بیربط با موضوع و ساختگی نیز در پیشانی اخبار آمده بود که سخت سوءظن برانگیز مینمود. بازگوییِ روند مطالعات و سیر منطقی آن، و نیز نام مکانهایی که در آن خبر آمده بود، همگی با یکدیگر متناقض و بیارتباط بودند.
اما آنچه در این میان عجیب، باورنکردنی و تأسفبار مینمود، واکنش تأییدآمیز مسئولان وقت سازمان میراث فرهنگی در قبال این خبر دروغین بود که به این سادگی و بدون بررسی و مطالعه کافی به دام دلالان عتیقه افتاده بودند. واکنش و اظهارنظری با عنوان «بزرگترین کشف تاریخی قرن» که توانست حیثیت دستگاه باستانشناسی ما را مورد تمسخر جهانیان قرار دهد.
این نگارنده در همان زمان نخستین کسی بود که به نادرست بودن این خبر واکنش نشان داد و با انتشار مطلبی که در رسانههای وقت منتشر شد و نیز مصاحبه با رسانهها و مناظره با سخنگوی سازمان در رادیو گفتگو، این ادعا را از اساس نادرست و نوعی فریبگری از سوی دلالان عتیقه دانست. نگارنده همچنین پیشنهاد کرد که اگر مسئولان سازمان تمایل به آثار ایرانی در مصر دارند، بهتر است بجای یک ادعای دروغین به پیگیری سنگنوشتههای پنجگانه داریوش در مصر بپردازند که هیچ اثری از آثار آنها وجود ندارد. کتیبههایی که فرماننامهٔ ساخت و نخستین بهرهبرداری از آبراه میان دریای سرخ و رود نیل هستند و در هیچیک از کتابها و وبسایتهایی که به آثار باستانی مصر پرداختهاند، عکس و نشانیِ دقیقی از این کتیبهها که هر کدام دهها تن وزن داشتهاند، وجود ندارد.
مسئولان وقت سازمان میراث فرهنگی نه تنها از تکذیبنامه نگارنده استقبال نکرده و توجهی به عواقب آن ننمودند که حتی در اطلاعیههایی که گاه به گاه از سوی روابطعمومی آن منتشر میگردید، ناپسندترین خطابها و اتهامها را بیان میداشتند.
سپس نسخهای از نوشته خود را برای زاهی حواس- باستانشناس مصری و دبیرکل شورای عالی آثار باستانی مصر- فرستادم و ایشان پس از چند روز، در اطلاعیهای ماجرای کشف بقایای ارتش کمبوجیه در مصر را خبری بیاساس و گمراهکننده خواند. چندی بعد، پائولو گاللو- باستانشناس ایتالیایی و مسئول کاوشهای غرب مصر- نیز این ادعا را تکذیب کرد.
چرا برای ما و روزنامهنگاران ما تجربه نمیشود که بسیاری از اخبار حوزه باستانشناسی را دلالان عتیقه، مکتشفان دروغین و تاریخسازانِ به ظاهر ملیگرا و مدافع آثار باستانی میسازند و میپرورند؟ اخباری همچون کشف پادشاه مومیاییشده در کردستان، مومیایی کورش در زیر ساختمان آرامگاه، وصیتنامههای گوناگون برای شخصیتهای تاریخی، روزی قلابی به نام روز جهانی کوروش، کتیبه هخامنشی رامهرمز، جام طلای هخامنشی، غرق شدن تختجمشید و آرامگاه کورش در دریاچه سد سیوند، و اخیراً ادعای برداشتن تندیس فردوسی از میدان فردوسی تهران.
هر آن سخنی که به فراوانی تکرار شده باشد، الزاماً سخنی مبتنی بر واقعیتها نیست.